کهربایی با سایه های بنفش
دلنوشتههای آروین.ف
Saturday, October 18, 2008
مجسمه ای بر فراز ریو
موعظه های کهنه
که سوزاندند تن ها را به نام وَهم
یخ زده اند در قالب سنگ
شاید نگین باشند بر انگشتریِ شهر هنوز
لیک...
کتیبه ی نفرت فوج هایی هستند که به اجبار بهشت رفتند
Thursday, October 09, 2008
اوج
گاهی فقط ایستاده بر اوجی
و گاهی"اوج" در تو ایستاده...
و خواهی دید که
در اندیشه ات عقاب به جستجوی طعمه است
و خیالت جای ابر های باران زاست
آن دم،به راستی آسمان شده ای
!
و چون آسمان خواهی بخشید جتی را که گستاخانه شکسته است دیوار صوتی ات را
عکس از بالای برج مـــیلاد، خودم
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)