Saturday, July 18, 2009

از صمیم دل


امروز،
زمین را نگریستم...
یتیم تر و بی کس تر بود

و آسمان که
از قبل  آرام تر  و جوان تر بود

با چشمان خود دیدم...
آرامش و جوانی اش را از زمین ربوده بود

پس نگاهی تـلخ کردمش
آبی اشی را دشنام دادم
و بلـندایش را نفرین گفتم

باشد که روزی چون ما دیدگانش بارانی
و گلویش مه آلود گردد




از صمیم دل
تقدیم به
آرام و دکتر جوان عزیز
پدر و مادری که اکنون دهها یتیم دارند
روحشان همیشه شاد، یادشان تا ابد گرامی
و همچنین
تقدیم به تمام دیگر قربانیان سانحه هوایی کاسپین

Tuesday, July 14, 2009

تقارن



من و ما
اندکی می ایستیم کنار دکه ای
قدری نگاه می کنیم به تعدادی تیتر
و
انتخاب می کنیم.

اما گاو
چه می داند که دنیای اقتصاد را می خورد یا همشهری

و گاو
اندکی می ایستد کنار سبزه ای
قدری نگاه می کند به تعدادی ماده گاو
و 
انتخاب می کند!

اما من و ما
چه می دانیم کباب کدام گاو ماده را خورده ایم!؟

Friday, July 10, 2009

هدیه ها

باز هم طلوع...
سکه ای طلا که
که هر صبحدم از قلک کوهها
به انسان هدیه می شود.
افسوس که
شمیم برکت های بزرگی
که بسی تکرار شده اند،
نابوییده می ماند...
و بی خبر ما
که می اندیشیم:
چه تنهاییم و غمگین!

همین حالا
به نفس ها گوش بده!
زیباترین آواست که هستی،
هر لحظه تو را هدیه می کند.

با این همه هدیه
جشن بگیر هر دم را!