Friday, February 24, 2012

کاج های پارک وی

همه روزان به تکرار است
دو دست و فکر در کار است
همه سرگرم بازاریم
طراوت کو؟
توجه کو؟

دماوند از افق گم شد
دو صد کاج از میان راهمان کم شد
کلاغان رفته اند از شهر ما حتی!
کسی فهمید اینها را؟
...همه دانند گرچه یک قران تغییر نرخ سکه را هر روز

زمین تا کی به انگار همه پست است؟
و حتی من...
که پاییزی گذشت و باز

این تغییر موسم را

از اعلام فروش ویژه ی
اجناس  اطلس پـــــود دانستم

چرا تقویم؟
یا ساعت؟
چرا گاهی نگاهی سوی بالا
سوی آبی
سوی آن مِهرش نیندازیم؟

و دیدم چون گرفته ابر و پیدا نیست
رخ خورشید سرد و زرد ِ دیماهی....
حقیقت را چگونه بایدم جستن

میان سایه ی میغان ِ در گردش؟

چرا هرگز نمی بینیم توچال، این عروس تور بر سر را
میان ساقدوشان، دختران پاک البرزی؟...

چرا هرگز نمی فهمیم
صدای رفتن یخهای بکر ِ کوچه را در عاج پوتینها
صدای باد
در دستان خوابیده چناران را...
چرا هیچش نمی بوییم
شمیم ِ خاطرات ِ گرم ِ تابستان
که از دفترچه ی برگان ِ خشک ِ شعله ور در باغ پیچیدست؟

طراوت مرده است اکنون
حضور من در این دنیا شده یک جدول کوچک
که هر سی روز
پایش مُهر تأیید کسی باید...
منم یک نمره کوچک

میان صورت سود و زیان جامع دنیا

چگونه یک رقم بوید، چشد، بیند، نیوشد این همه حس کردنی ها را

طراوت مرده است اکنون


به یاد چند صد درختی که یک شبه از وسط بزرگراه برای احداث خط ویژه کم شد

Thursday, February 23, 2012

شعر قندیل

وه چه سرد است و زمان در مکث است
مثل جویی که روان نیست کنون 
یخ بسته است

چکه گر کرد ز یک ذهن ظریف
قطره ی روشن ِ اندیشه ی نیک
مثل سرنیزه ی بربر
شده قندیلی تیز
بر لب ِ زنگی ِ قرنیز ِ دهان

همه عور و عریان
لیک بر پیکرشان لرزی نیست!
زیر هر پوست ستبر است ز پی
چربی ِ عادت و رسم و تکرار

تلخی گوشت همنوع ندانند که چیست
که نمک سود شده است
هر چه انباشته اند از نیرنگ

دگردیسیدن

از برگ سبز نبایدها
کرمینه ای پروار شدم

و بر شک های سیاهم
حریر منطق تنیدم
.
.
.
پیله ام را که بشکافم
می دانم قاعده اش یکیست
برای ما و مگس ها:
یک سو تارهای گذشتگان بافته است
و دیگرسو تورهای تجدد

غریزه ایست اما...
اینکه همیشه گلی خواهد بود
که به لطف عطرش
نحیف بودن را دمی فراموش کنم


شعر خام

گفتند شعر خامت
در عرض و وزن مانیست
رو وقت دیگر آی و
میکوش تا توان دید

این جملگان مبهم
آوای کودکان است
این راه کج ندارد
مقصد به سوی امید

       ***

شعرم نمی کنم جا
در قالب عروضی
این یوغ صد جواهر
ارزانی اساتید