باز هم طلوع...
سکه ای طلا که
که هر صبحدم از قلک کوهها
به انسان هدیه می شود.
افسوس که
شمیم برکت های بزرگی
که بسی تکرار شده اند،
نابوییده می ماند...
و بی خبر ما
که می اندیشیم:
”چه تنهاییم و غمگین!“
همین حالا
به نفس ها گوش بده!
زیباترین آواست که هستی،
هر لحظه تو را هدیه می کند.
با این همه هدیه
جشن بگیر هر دم را!
No comments:
Post a Comment