چین و چینش آنچنان، دیدی چگونه اینچنینم کرد؟
چین موی و دامنش بیخانه و بیسرزمینم کرد
چین زلفش خشم دریا بود، کشتی دلم بشکست
چین دامانش چو گردابی سپس، چونان کمینم کرد
چرخچرخان من فرو رفتم به کام بحر مشتاقی
ساعتی دیدار آن مهرو ببین عمری دفینم کرد.
برای انوشه