آن نیشِ تو زخمی شد و بر جانم ماند
چرکین شد و درمانْ ز طبیبانم ماند
بانوی زمان آمد و تیمارم کرد
با درد و غم و با تب و هذیانم ماند
تا صبحِ شفا دوای نِسیانم داد
پای بغضِ حلق و نمِ چشمانم ماند
نوشِ دارویش دردِ تو از این تن شست
لیکن اثرِ زهرْ به ایمانم ماند
برلین، ۲نوامبر۲۰۲۵