Wednesday, April 05, 2006

خانم همکار

ما می رویم... بهانه داریم...می خواهیم کار کنیم...
  کار برای پول...پول برای زندگی و دوباره زندگی برای پول
  اما من نه...
   همیشه می روم تا تماشا کنم...خارجی ها را...احمق ها را...دخترها را
و همکارها را...
و با تو ام همکار کوچولوی فراموش کار:
بعد از این تو را تماشا نخواهم کرد مگر دزدانه
    هنوز جای زخمی که زدی می سوزد

No comments:

Post a Comment