نیمه گمگشته من نیم نیست
ماه گرد است و ز ابرش بیم نیست
شکل او کامل خدا بنگاشته است
غیر پرگارش ره ترسیم نیست
شاه زیبا چهرگان عالم است
چهره اش نقاشی و ترمیم نیست
چشمه ی اشکش پر از عشق زلال
جای حرص و کینه ی بدخیم نیست
خلق و کردارش بهار خرم است
فصل سبزش تابع تقویم نیست
هرکه گفت و هرچه گفت از هرکجا
جز به عقلش عامل تصمیم نیست
خون سرخش شهد چسبانِ وفاست
قلب او جز با منَش تقسیم نیست
سرو بالا قامت است و استوار
پیچک پیچنده و تسلیم نیست
بنده ی بزم است و مِی پیمودن است
برده ی سنگ و طلا و سیم نیست
هست یارم او، شریک و سرورم
کار من جز شکر و جز تکریم نیست
از چه این شأن مبارک دارد او
کار غیب است و مرا تفهیم نیست
No comments:
Post a Comment